سال یک هزار و سیصد و سی و دو شمسی بود، من و عده ای از جوانان پر شور آن روزگار، پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم . والدین کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند . آنها، پس از تبادل نظر با یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند .
چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد; ما را نزد یکی از روحانیان آن زمان بردند . آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز میخوانیم، به شیوه ای اهانت آمیز نجس و کافرمان خواند . این عمل او ما را در کارمان راسختر و مصرتر ساخت . عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تایید قرار گرفت . آنها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند . او دستور داد در وقتی معین ما را خدمتش رهنمون شوند . در روز موعود ما را که تقریبا پانزده نفر بودیم، به محضر مبارک ایشان بردند . در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت; آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی روبه رو هستیم .
آقا در آغاز دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمود . سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمی خوانید، فعلا تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید . وقتی آنها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس می خوانید .آنگاه، به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش های علمی مطرح کرد و از درسهایی مانند جبر و مثلثات و فیزیک و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسید که پاسخ اغلب آنها از توان ما بیرون بود . هر کس از عهده پاسخ بر نمی آمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش رو به رو می شد . پس از آن که همه ما را خلع سلاح کرد، فرمود: والدین شما نگران شده اند که شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آنها نمی دانند من کسانی را میشناسم که - نعوذبالله - اصلا نماز نمی خوانند .
شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت . من در جوانی میخواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم; ولی مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم . اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما . در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن را حل کردهاید . اکنون یکی از شما که از دیگران مسلط تر است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است . یکی از ما به عادت دانش آموزان دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد . آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یک نفر است; زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند بر نمی آمدم .
بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه کردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان . حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد . در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد . اما «الله» قابل ترجمه نیست; زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمیتوان ترجمه کرد; مثلا اگر اسم کسی «حسن» باشد، نمیتوان به آن گفت «زیبا» . ترجمه «حسن» زیبااست; اما اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمیآید . کلمه الله اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق میکنند . نمیتوان «الله» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد . خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده .
حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی کامل نیست; زیرا «رحمن» یکی از صفات خدا است که شمول رحمت و بخشندگی او را میرساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست; «رحمن» یعنی خدایی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم میکند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار میدهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا میفرماید . در هر حال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» در حد کمال ترجمه نیست .
خب، رحیم را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد : مهربان . حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگر مقصودتان از رحیم من بودم - چون نام وی رحیم بود - بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه کنید; اما چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود . اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی میبرد; زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو میکند . پس آنچه در ترجمه «بسم الله»آورده اید، بد نیست; ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد . من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم; اما به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم . تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلی پیچیده تر میشود . اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسی برندارید; زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور کلی بهتر است .
در اینجا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذرخواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده کنیم . ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هر طور دلتان میخواهد بخوانید . من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم . ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از کار خود اظهار پیشمانی کردیم . حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد . ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه میکرد، خدا حافظی کردیم . بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خود دست برداشتیم .