با خودم فكر مي كردم ؛ چه شده است كه مردم اينقدر حريص مال و منال شده اند . چه شده كه اينطور به حلال و حرام بودن پولشان بي تفاوت شده اند . چقدر آدم هاي اين دوره با آدم هايي كه 10 سال پيش مي شناختم فرق كرده اند.
پیامبر(ص) فرمودند: « الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ علَى الْمَاء ؛ كسی كه مال حرام می خورد و عبادت هم می كند، مثل كسی است كه روی آب ، ساختمان می سازد.»
لقمه ي حرام در زندگي خيلي از ما آدم ها ، رواج دارد و شايد بگويم : بدون اين بي انصافي ها روزمان شب نمي شود.
بعضي وقت ها مي ديدم كه شخصي مي پرسيد : حاج آقا ! من زندگيم اينطوره . هر كاري مي كنم نمي تونم زندگيم رو بچرخونم ، بايد چه كار كنم؟ نميخوام بگم همه ي مردم دردشان از همين جا آب مي خوره ، نه . بعضي از اين مردم قرباني حرام خواري بعضي ديگر هستند.
راه حلي كه من به اين افراد مي دادم ، راه حلي عمومي است ، هم براي من كه طلبه ام ، هم براي يك كاسب و بقال ؛ بايد با مردم انصاف داشته باشيم تا خدا هم با ما انصاف داشته باشه.
تاكسي مسافر رو سوار مي كنه و به مقصد مي رسونه ، به بهانه ي اينكه پول خورد ندارم ، صد تومان يا دويست تومان اضافه مي گيره . شايد اين مبلغ خيلي خيلي كم باشه و اصلا توي ديد نياد اما ، همين صد توماني كه مسافر با هزار دلتنگي ميده صدها هزارتومان راننده رو آتيش مي زنه .
دنبال امام زمانش می گشت . گفتند : امام زمان را در مغازه ی این قفل ساز می توانی پیدا کنی . هر کجا بود خودش را به مغازه ی قفل ساز رساند . دید سیدی نورانی روی صندلی مغازه ی قفل ساز نشسته است و قفل ساز در کنار این سید مشغول تعمیر قفل است.
پیر زنی وارد مغازه شد ؛ آقا این قفل را 3 شاهی می خرید ؟
قفل ساز گفت : خواهرم! قفل شما ، هشت شاهی ارزش دارد و اگر کلید هم می داشت 10 شاهی ارزش داشت
پیرزن گفت : حاضرم همان 3 شاهی بفروشم ، از اول بازار تا اینجا هیچ کدام از مغازه ها حتی حاضر نشدند به قیمت 3 شاهی این قفل را از من بخرند .
خواهرم تو مسلمانی و من هم مسلمان. چرا مال مسلمان را ارزان بخرم من نمیخواهم تو ضرر کنی.
این قفل هشت شاهی ارزش دارد و من اگر بخواهم در معامله سودی ببرم آن را به قیمت هفت شاهی میخرم چون در این معامله بیشتر از یک شاهی سود بردن بیانصافی است.
سید نگاهش را برگرداند و گفت : نیازی نیست شما به دنبال ما بگردید ، مثل این قفل ساز باشید تا خود به زیارت شما بیاییم.
راستي ، اين همه شيون و گريه و ناله ي ما براي دوري از يوسف زهرا با انصاف آميخته شده است يا اينكه اشك ها نمايشي است ؟ مراعات انصاف تنها در اين چيزها نيست ، غيبت ، دروغ ، تهمت همه و همه چيزهايي است كه بي انصافي تلقي مي شود .