يکشنبه ، 2 دي ، 1403
حداقل
پیوند های مرتبط
حداقل
چشمه معرفت
کد خبر: 339   |  دفعات بازدید : 2200   |  نظرات : 0 RSS comment feed   |   نسخه چاپی   |   ارسال به دوستان  

تدريس عاشقانه

29 فروردين, 1392 10:03
تدريس عاشقانه

حجت الاسلام سیدمحمدباقر حجتی، یکی از شاگردان استاد شهید مطهری می گوید:

«استاد شهید، هنگام تدریس گاهی آن چنان در تفکر و هیجان غرق می شدند که حتی سرمای شدید و یا گرمای طاقت فرسای فضای جلسه را احساس نمی کردند و عاشقانه سرگرم تدریس می گشتند، بدان گونه که هیچ انگیزه ای نمی توانست مسیر تفکر و اندیشه و تمرکز فکری ایشان را پریشان و منحرف و یا دچار آسیب سازد.

استاد در تمام فصول در حجره ای تدریس می فرمود که نه به گاه شدت حرارت ایام گرما، وسیله خنک کننده ای در آن وجود داشت و نه به هنگام سوز سرمای پاییز و زمستان ـ که گاهی تا مغز استخوان را می آزرد ـ وسیله ای برای گرم کردن فضای جلسه درس در آن تهیه شده بود. حتی در ایام شدت سرما، درِ حجره به هنگام تدریس باز بود و استاد عزیز ما هنگام تدریس، آن چنان در بیان مطالب، از خود علاقه و حرارت نشان می دادند که ما در حین درس، آن گاه که گوش به سخنان ایشان سپرده بودیم، سرمای پیرامون خود را غالباً احساس نمی کردیم و آن گاه که درس پایان می یافت، تازه احساس می کردیم تا چه اندازه هوا سرد و سوزناک و غیرقابل تحمل است.

در طول مدت قریب به دوازده سال که در مدرسه مروی از محضر پرفیض استاد شهیدمان در حکمت و فلسفه اسلامی بهره می جستیم، هرگز سخنی که حاکی از خودستایی باشد، از ایشان نشنیدیم و علی رغم مایه های فراوان و سرشار علمی، آن چنان فروتنانه و بی ریا سرگرم بحث می شدند که همه حاضران و ناظران مجلس درس خود را مجذوب خویش می ساختند».

مجتبی مطهری، فرزند استاد شهید مرتضی مطهری درباره اهتمام استاد به امر مطالعه و تحقیق می گوید:

«از ویژگی های پدر بزرگوارم، این بود که به مطالعه و تحقیق علاقه شدیدی داشت و از وقت و عمرشان، کمال استفاده را می کرد. در یکی از روزهایی که به کتابخانه ایشان رفته بودم و با کنجکاوی و دقت به کتاب های ایشان نگاه می کردم، پدرم به من گفت: مجتبی! من در طول عمرم، خیلی کتاب خوانده ام و رشد و کمال علمی خود را نیز تا حدی مرهون همین مطالعه و تفکر می دانم.

ناگفته نماند که پدرم در طول روز، 8 تا 10 ساعت را به تفکرو مطالعه می گذراند. در دانشکده الهیات، اتاق مخصوصی داشت که ساعت های آزاد و غیردرسی خود را در آنجا به تحقیق و تفکر می گذراندند. یادم هست زمانی که دانشجوی الهیات بودم، پدر بزرگوارم به من گفت: مجتبی! انسان باید این طور از وقت و عمر خویش استفاده کند».

منبع:http://www.hawzah.net

تدريس عاشقانه
نظرات
در حال حاظر نظری وجود ندارد. اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وب سایت

تصویر امنیتی
کد نمایش داده شده را وارد نمایید:

حداقل
جستجو