درس اخلاق جامعه علميه اميرالمومنين عليه السلام با سخنراني حضرت آيت الله دین پرور برگزار شد.
به گزارش سايت جامعه علميه اميرالمومنين عليه السلام، درس اخلاق پنج شنبه 9 بهمن ماه جامعه علميه اميرالمومنين(ع)، با رهنمود های حضرت آيت الله میر سپاه و با حضور پر شکوه طلاب و اساتید این حوزه مبارکه برگزار شد.
مشروح رهنمود های ایشان به شرح زیر می باشد:
قال اميرالمومنين (عليه السلام) : من نصب نفسه للناس اماما فعليه أن يبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره وليکن تأديبه بسيرته قبل تعليمه بلسانه و معلم نفسه احق بالاجلال من معلم الناس و مودبهم .
فضاي حوزه و طلبگي از شيرين ترين لحظات زندگي است . انتخاب حوزه علميه ، نشانه ي درک و بينشي عميق است . کساني که اين رشته را انتخاب مي کنند ، نشان مي دهد که از يک معرفت و شناخت بالايي برخوردارند . همچنين ، عنايت الهي است که بعد از انتخاب ما خداوند هم تأييداتش را شامل حال ما مي کند . نتيجه ي اين انتخاب اولا : آشنايي با دريايي از علوم و معارف اسلامي است و ثانيا انتشار آن در ميان مردم .
هرچقدر علوم مادي ترقي کند اما متصل به علوم الهي نباشد نه تنها مفيد نيست بلکه مضر هم است . علوم مادي و طبيعي خوب است اما بايد در سايه سار علوم اسلامي باشد . اگر صد سال قبل مي خواستند بشريت را بکشند ، چقدر طول مي کشيد ، امروز از برکت دانش منهاي خدا پرستي ، نابودي کل بشريت ، با فشار دادن يک دکمه است . اين نتيجه ي دانش طبيعي است . بنابراين ، آنچه مهم است و مي تواند انسان را نجات دهد ، توجه به علوم الهي است که نياز شديد دنياي امروز است .
دي شيخ همي گشت گرد شهر/ کز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
امروز مشکل بزرگ بشريت ، کمرنگ شدن انسانيت است و کم رنگ شدن انسانيت ، از کم رنگ شدن رابطه ي انسان با خداست . تنها همين موضوع مي تواند بشريت را نجات دهد و زندگي مادي او را شيرين کند . راه ديگري هم ندارد . انسان ، هرچقدر در علوم مادي پيش برود اما در زمينه ي علوم الهي ، کميتش لنگ باشد ، کار به سامان نمي رسد . بنابراين ، يکي از مهم ترين رسالت ها اين است که عده اي دست به کار شوند و مردم را به دين ، که همان اسلام ناب است راهنمايي کنند. پيام اخيررهبر معظم، به دنيا ، همين نکته است که بياييد اسلام را مطالعه کنيد . خودتان مراجعه کنيد و ببينيد که نياز بشريت را اين دين چگونه برآورده مي کند .
انسان در عين اينکه مي خواهد زندگي کند ، بايد اين زندگي پيوند داشته باشد به خدا چون انسان ، آسماني است . اگر ارتباطش را با آسمان حفظ نکند ، نمي تواند زندگي کند و اسلام است که ما را با اين فضا ، آشنا مي کند . بنابراين کساني که رشته ي طلبگي را انتخاب کردند ، بدانند که کار بسيار ضروري و مهمي را انتخاب کرده اند .
همان طور که مي گويند : هر کسي خربزه مي خورد ، پاي لرزش هم مي نشيند ، طلبگي هم مسئوليت ها، محروميت ها و سختي هايي دارد. ولي هرچه کار و هدف بزرگتر و عالي تر باشد ، موانعش هم بيشتر است . اگر مقايسه اي کنيم بين اين کار و کارهاي ديگر ، ارزش کار طلبگي روشن تر مي شود . بعضي ها تاجر مي شوند و کارشان با کشمش و نخود و لوبياست بعضي ها هم طلبه مي شوند و سرو کارشان با ارواح انسانهاست .
با اين ابزاري که دنيا درست کرده که به جنگ بشريت مظلوم آمده است ،بايد از اين بشريت دفاع کرد.
طلاب و فضلاء ، بايد با منابع، آشنا شوند و حتما يک دوره تفسير قرآن و يک دوره تاريخ تحليلي اسلام و احاديث را به خوبي مطالعه کنند و آشنا شوند . ما بايد خدا را شاکر باشيم که ما را در اين حوزه ها وارد کرده است و اين شرائط را براي ما فراهم کرده است .
علاوه بر دانش اسلامي که مي طلبد زمان زيادي را براي مطالعه بگذاريم ، بايد فراتر از درس و کلاس رسمي برويم و مطالعات عرضي و جنبي داشته باشيم تا اينکه بتوانيم بهتر اسلام را دريافت کنيم و بهتر بيان کنيم .
اما مسئله ي ديگر ، مسئله ي تهذيب و اخلاق است که يک موضوع ضروري است و اولويت دارد که هر کسي در بحث اخلاق و تهذيب و خودسازي همت کند . همه بايد در صراط تهذيب باشيم از عالم گرفته تا تاجر و غيره . کساني که در محضر ائمه(عليهم السلام) بودند همه عالم به آن معنا نبودند ، بلکه عده اي روغن فروش ، خرما فروش و کرايه چي هم بودند . اين ها هم در محضر اهل بيت(عليه السلام) ، راه سير و سلوک را ياد گرفتند .
اگر کسي بخواهد زندگي خوبي داشته باشد ، بايد از اخلاق و سيروسلوک برخوردار باشد . اخلاق و سيروسلوک هم نيازمند به راه و روش خاصي است و اين راه و روش را نمي شود از هر کسي گرفت . مکتب اهل بيت (عليهم السلام) است که راه و روش سير و سلوک را به ما نشان مي دهند .در همين زمينه اميرالمومنين (سلام الله عليه) مي فرمايد : "من نصب نفسه للناس اماما فعليه أن يبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره وليکن تأديبه بسيرته قبل تعليمه بلسانه " کسي که خودش را در جايگاه امامت ، رهبري و تريبت خلق ، قرار مي دهد به تعبير ديگر ، ما طلبه ها آمده ايم خودمان را در اين جايگاه قرار داده ايم . بنابراين بايد قبل از اينکه به سراغ مردم برويم ، از خودمان شروع کنيم . بايد بيش از آنکه براي مردم بگوييم براي خودمان وقت بگذاريم . کاري نکنيم که مستمعين از ما جلوتر باشند . اما اين تأديب هم بايد با سيره و عمل باشد . بايد مردم ، از طرز زندگي ،رفتار ، سفر و حضر ما ياد بگيرند .
در يکي از جلسات، حضرت آيت الله سيد رضا صدر(رضوان الله تعالي عليه) مي فرمود : در لبنان ، شهري بود با هشتاد هزار نفر جمعيت ، عالمي بود که اين هشتاد هزار نفر بخاطر سيره ي عملي او ، شيعه شدند . امام صادق ( سلام الله عليه) مي فرمايد : اگر در يک شهر صد هزار نفري ، يک نفر شيعه باشد ، بايد اين شيعه از نظر عمل به راستي و درستي معروف باشد .
کسي که معلم نفسش باشد از آنکه خوب سخنراني مي کند براي مردم ، خيلي بالاتر است و بايد بيشتر از او تجليل شود . اميرالمومنين(سلام الله عليه) در خطبه 175 مي فرمايد:" أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا" بخدا قسم شما را بر هر اطاعتي که تحريک مي کنم ، خودم پيشاپيش ، آن کار را انجام مي دهم و از هر معصيتي که شما را نهي مي کنم ، خودم را از آن باز داشته ام . در مجموعه ي ورام ، حديثي را نقل مي کند به اين مضمون : "قِيلَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى بَعْضِ أَنْبِيَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ عِظْ نَفْسَكَ فَإِنِ اتَّعَظْتَ فَعِظِ النَّاسَ وَ إِلَّا فَاسْتَحْيِ مِنِّي" خودت را موعظه کن .اگر خودت را موعظه کردي ، به سراغ موعظه کردن مردم برو اگر اين کار را نکني از من حيا کن . يعني بايد متعظ باشي تا وعظ کني . ما نبايد از اين حديث سوء استفاده کنيم که چون عمل نمي کنيم پس تبليغ هم نکنيم بلکه اين طور بايد بگوييم : چون بايد تبليغ کنيم، بايد خودمان پيشاپيش عمل کنيم بايد مقيد باشيم به عمل کردن. زيرا علاوه بر وظيفه ي شخصي ، وظيفه ي عمومي هم داريم .امام صادق(سلام الله عليه) مي فرمايد : إِنَ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا. عالم وقتي به علمش عمل نکند ، موعظه اش از دلها مي ريزد، همان طور که باران از آسمان مي ريزد.