درس اخلاق جامعه علميه اميرالمومنين عليه السلام با سخنراني حجت الاسلام و المسلمین کرباسی (حفظه الله) برگزار شد.
به گزارش سايت جامعه علميه اميرالمومنين عليه السلام، درس اخلاق پنج شنبه 10 اردیبهشت ماه جامعه علميه اميرالمومنين(ع)، با رهنمود های حجت الاسلام و المسلمین کرباسی (حفظه الله) و با حضور پر شکوه طلاب و اساتید این حوزه مبارکه برگزار شد.
مشروح رهنمود های ایشان به شرح زیر می باشد:
دعای ما همواره این است " و قتلا فی سبیلک مع ولیک الامام المنصور ... " در زیارت عاشورا هم می خوانیم " یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما "ای کاش در رکاب امام حسین(سلام الله علیه) بودیم و شهادت در راه خدا نصیبمان می شد . شما طلبه ها می گویید : ای کاش در زمان دفاع مقدس بودیم تا به فریاد هل من ناصر امام امت پاسخ می دادیم و شهادت در راه خدا را بدست می آوردیم . این آرزو ، آرزوی شایسته ای است اما ما به مقامی بالاتر از شهادت دعوت شده ایم . به مقام و جایگاهی دعوت شده ایم که شهدا به حال ما غبطه می خورند . روایات زیادی داریم که مضمونش این است " مداد العلماء افضل من دماء شهداء" روایتی در همین باب از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمودند : "یوزن یوم القیامة مداد العلماء مع دماء الشهداء" روز قیامت مقایسه می شود ، وزن مرکب و جوهر علماء چقدر است و وزن و ارزش جایگاه شهدا چقدر است . شهدا چقدر کار کردند و علماء چقدر کار کردند . کدام یک کارشان مهم تر و ارزشمندتر بوده است . پیامبر گرامی اسلام می فرمایند :" فیرجح مداد العلماء" در این مقایسه ، مرکب علماء بر خون شهداء برتری دارد .
در این جا دو مسئله مطرح است : اول اینکه منظور از علماء چه کسانی هستند ؟ بخاطر اینکه ما دانشمندان زیادی در علوم مختلف داریم . این مسئله را علمای اخلاق ، زیاد بحث کرده اند که منظور از آن چه علمی است . مسئله ی دوم اینکه علمی که در این روایات ، بیان شده است منظور چیست ؟ آیا صرف محفوظات است ؟علم به معنای معلومات و محفوظات نیست . علمی که دانشمند آن علم ، بر همه ی شهداء برتری دارد ، کسی نیست که چند سال در حوزه درس خوانده و علوم مختلف را درک کرده است و بعد احساس می کند اشتباه آمده است . پس آن علمی که دائما مقام شهید را به آن شخص می دهند چه علمی است ؟ شهید یک بار شهید می شود اما عالم دینی دائما این مقام برایش تکرار می شود . متأسفانه ظاهر بینی ، بعضی از ما را بدجور اسیر کرده است و فکر می کنیم : من که نمره ام بیست است ، چرا شهداء مرا تعظیم نمی کنند ؟ چرا فرشته ها برای دست بوسی ، صف نمی کشند ؟ چرا هرچه از خدا می خواهم ، مستجاب نمی شود ؟ چرا امام زمان (ارواحنا فداه) به حجره ام سر نمی زند ؟ یک جای کار می لنگد . إن شاءالله معرفت هست اما تا این معرفت به ایمان و یقین تبدیل نشود ارزش ندارد .
طلبه هایی که درس می خوانند و دنبال معرفت هستند ، اگر این معرفت ، به ایمان و باور منتهی نشود ، ارزش ندارد . یک پرشک پس از کسب مدرک ، مطبی باز می کند و کاسبی می کند اما طلبه ها که همین مدرک را هم ندارند الحمدلله . الحمدلله که هنوز حوزه ها ، مدرکی نشده اند . برفرض گرفتن مدرک ، کار و کاسبی دنبالش نیست. طلبگی اگر در حد علم بماند ، نه دنیا دارد و نه آخرت اما اگر ایمان بدنبالش آمد ، آن موقع ارزش دارد . اگر تمام عالم جمع شوند و بگویند : الان شب است ، نمی پذیرید چون باور دارید .
دانشی که در حوزه علمیه دریافت می کنید ، اگر به ایمان بدل نشود ، هیچ ارزشی ندارد مثل دکتری که سیگار می کشد ، علم دارد اما ایمان ندارد . به طلبه می گویی : آیا می دانی نماز اول وقت به جماعت چقدر برکت دارد؟ بله می دانم . چرا نمی خواند ؟ چون علم دارد اما ایمان ندارد. امیرالمومنین(سلام الله علیه) در جنگ صفین ، نگاه به آسمان می کردند . ظاهرا ابن عباس می پرسد : آقا دنبال چیزی می گردید؟ حضرت فرمودند: دنبال این هستم که چه هنگام ظهر می شود . بلافاصله وقت ظهر ، حضرت مشغول نماز شدند چرا که جنگ هم برای نماز است .
امتحانات طلبه ها خیلی سخت تر از امتحاناتی است که علمای بزرگی مثل آیت الله بهجت(رضوان الله علیه) داشتند . مرحوم آیت الله بهجت این طور با اینترنت و ساير ابزارهاي الكترونيكي رابطه نداشتند . این ها وسایل امتحان ماست .
مهم این است که باور داشته باشیم که نماز اول وقت به جماعت در مسجد ، تضمین کننده ی سعادت من در دنیا و آخرت است . تضمین کننده ی عالم دینی بودن من است . قبل از انقلاب در پاریس ، اعلام کردند خبرنگارهای جهان در نوفل لوشاتو بیایند برای مصاحبه با امام امت رحمة الله علیه . امام به سوالات پاسخ می دادند . همین که صدای اذان بلند شد ، امام هم بلند شدند تا آماده ی نماز شوند در حالی که دنیا منتظر صحبت های امام بود. فرمود : وقت نماز است . این نشان دهنده ی باور امام است .
تکلیف تحت هیچ شرایطی برداشته نمی شود . شیطان را خدا آفرید ، شیطان هم برای ما توجیه را آفرید . شخص نابینا آمد خدمت پیامبر اسلام . عرض کرد : یا رسول الله ! من نابینا هستم . کسی هم نیست که دستم را بگیرد و بیاورد مسجد . شاید انتظار داشت پیامبر بفرمایند : شما معذور هستید ، لازم نیست نماز جماعت تشریف بیاورید . اما پیامبر خدا فرمود : یک ریسمان از درب خانه بکش تا درب مسجد تا به جماعت برسی .ولي به ما می گویند: چرا وظیفه ات را انجام ندادی ؟ توجیه می کنیم .
جایگاه علم و معرفت دینی بسیار بالاتر از جایگاه جهاد و شهادت است اما علم و دانشی که ایمان بدنبال داشته باشد . آقای قرائتی نقل می کردند که از علامه طباطبایی(رضوان الله تعالی علیه) پرسیدند : سالهای اول طلبگی نماز ما یک حالی داشت ، اما الان که چند سال از طلبگی می گذرد ، خبری از آن حال و گریه ها در نماز نیست . مرحوم علامه فرموده بودند : آن موقع ایمانتان بهتر بوده است . درس و علم اگر ایمان را تقویت کند الحمدلله اما اگر مایه ی دوری ما از هدف و راه بشود ، وای به حال ما . آن وقت هرچه بگوییم یاصاحب الزمان چرا نمی آیی؟ جوابی هم شنیده نمی شود .
اگر علمتان با ایمان و عمل قرآنی همراه شد ، خدا بهش برکت می دهد ، تأثیر در کلام می دهد . شما دنبال چشم برزخی نباشید ، خدا به شما می دهد . به یکی از علماء گفتند : فلانی روی آب راه می رود . آن آقا فرمود : ملخ هم روی آب راه می رود . فلانی روی هوا پرواز می کند . گفتند : مگس هم روی هوا پرواز می کند . ارزش این است که بین مردم باشی ولی یک لحظه از خدا غافل نشوی . در لحظه لحظه ی زندگی عوامل غفلت فراوان است ، ارزش این است که از خدا غافل نشویم .