گردهمایی بزرگداشت روز قشر بسیج طلاب و روحانیون، پنجشنبه مورخ ۲۵ آذرماه، توسط سازمان بسیج طلاب استان تهران و با حضور طلاب و اساتید حوزههای علمیه این استان، به میزبانی جامعه علمیه امیرالمؤمنین(ع)، برگزار گردید.
در ابتدای این مراسم حجت الاسلام و المسلمین کرباسی تولیت جامعه علمیه امیرالمؤمنین(ع)، ضمن خیر مقدم حضور مسئولین و مدعوین این گردهمایی، به بیان ویژگیهای طلبه بسیجی پرداخته و اظهار داشتند: نمونه کامل از طلبه بسیجی شهید امر به معروف و نهی از منکر، شهید خلیلی است که در مسیر دفاع از ارزشها و آرمانهای اسلامی و انقلابی جان خود را فدا نمود. نمونه دیگر برای طلبه بسیجی، شهید مدافع حرم محمد پورهنگ است، که در همین حوزه تحصیل مینمود؛ کسی که اگر در جایی احساس مسئولیت میکرد، برای انجام آن سر از پا نمیشناخت.
در این مراسم که حدود 800 نفر از طلاب و روحانیون بسیجی از پایگاههای بسیج طلاب برادران و خواهران شرکت داشتند. برنامههای متنوعی از جمله ایستگاه صلواتی شهید مدافع حرم محمد پورهنگ و نیز نمایشگاه برنامهها و دستاوردهای معاونتهای آموزش، پژوهش و تهذیب جامعه علمیه امیرالمؤمنین (ع) و نیز زیارت شهید گمنام جامعه علمیه امیرالمؤمنین (ع) برگزار گرديد.
دیگر سخنرانان این مراسم حجت الاسلام و المسلمین گواهی مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه محمد رسول الله (ص) تهران و حجت الاسلام و المسلمین دکتر حاج صادقی جانشین نماینده ولی فقیه درسپاه پاسداران بودند.
مشروح سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حاج صادقی جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران:
با سلام و عرض تبریکِ فرا رسیدن ایام ولادت با سعادت اشرف انبیاء و پیامبران، پیامبر گرامی اسلام(ص) همان پبامبری که قرآن کریم او را قلّه نشین فضائل اخلاقی معرفی کرد. «وَ إِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ»[1] پیامبری که به ما حق حیات دارد و خدا لبیکگویی و اجابت دعوت او را عامل حیات ما معرفی کرد. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما يُحْييکُمْ»[2]. پیامبری که بعثت او نعمت عظمای الهی بود و خدا آنرا با تعبیر «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنينَ»[3] بیان کرد. این ولادت و نیز ولادت رئیس مذهبمان امام جعفر صادق (ع) را تبریک عرض میکنم و با این جمله شروع میکنم. روحانیت وارث پیغمبر (ص) است. در فرهنگ اسلام، روحانبت طبق بیان «العُلَماءُ وَرَثَةُ الأنبياءِ» روحانیت اسلام و شیعه، ارث مأموریتی از پیامبر (ص) برده است. همان مأموریتهای پیامبر را که باید ادامه یابد، روحانیت از پیامبر و ائمه (ع) به ارث برده است. فلسفه وجودی روحانیت و مأموریت ایشان، لااقل سه ویژگی دارد که خیلی مهم است. یک؛ روحانیت زبان گویای دین است. قرآن یکی از شئون پیامبر(ص) را این بیان کرد که تو باید آنچه را که بر تو نازل کردهایم بر مردم توضیح دهی و بیان کنی. «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهمْ»[4] علامه طباطبایی میفرمایند؛ همین شأن را اهل بیت (ع) نیز دارند. لذا زبان گویای دین روحانیت است. شأن اول روحانیت، بیان دین است در همه ابعادش؛ اعتقادی، اخلاقی، فقهی و ... . شأن دوم روحانیت، سنگر نشینی دفاع از دین است. فداکاری در دفاع از دین، که این را هم از اهل بیت یاد گرفتهایم. روحانیت شیعه این افتخار را دارد که سنگرنشین در دفاع از دین است در طول تاریخ. و نقش سوم روحانیت که باز از اهل بیت به ارث برده؛ راهبـری امت دینی بوده، فقط راهنمایی نیست. بعضی از زمانها، بویژه در زمانی که حکومت الهی شکل بگیرد. مأموریت روحانیت راهبری و ایصال الی المطلوب بوده است. حال این روحانیت با این وضعیت که یکی از تجلّیهای این روحانیت حضرت امام خمینی (رضوان الله) و خلف صالحش بوده، آیا امروز اقتضای این فلسفه وجودی، اقتضای این رسالت، امروز به حوزههای علمیه ما، به روحانیت ما چه میگوید؟ میدانید که انجام این سه مأموریت، الزاماتی را میطلبد. دین شناسی، گذشت از جان و مال. ولی من امروز یکی از این الزامات را میخواهم بیان کنم. یکی از ویژگیهایی که روحانیت را هم در بیان دین، هم سنگر نشینی دینی و دفاع از دین و هم رهبری از دین شرط است. درک درستی از خطرها، چالشها و تهاجمهایی است که به دین میشود. باید خطر را شناخت، باید دشمن را دید و دشمنیها را شناخت تا بداند که چکار باید بکند. این مقدمه من بود، حال امروز مهمترین چالش اسلام ناب، اسلامی که حاصل عمر این پیامبر(ص) و این امام صادق (ع) و بقیه ائمه(ع) بوده است. امروز با چه چالشی مواجه است؟
بحثی را خدمتتان مطرح میکنم و قول نمیدهم که بتوانم به سرانجام برسانم. امّا شما همه سخنران و هدایتگر هستید. و فقط میخواهم اگر این بحث را مفید دانستید در جامعه مطرح بفرمایید. مقام معظم رهبری چند سالی است مواضعی را بیان کردهاند. مانند اسلام هراسی، بحث ماندگاری انقلاب، بحث تحریف مکتب امام و خود امام (ره)، بحث خطر نفوذ، بحث جهاد کبیر، بحث منطق مبارزه با استکبار و سازش ناپذیری در مقابل ابر قدرتها، بحث اقتصاد مقاومتی. آیا این سلسله مباحث، موضوعات مهمی است که حضرت آقا بیان کردهاند؟ یک نظر این است که بله این مباحث مهم هستند و لذا آقا آنها را بیان کردهاند تا در جامعه مطرح شود. اما به نظر میآید که این مباحث آقا یک نظم منطقی دارد. یک منظومه است و یک جریانی را مشاهده میکنند. یک خطری را در برابر انقلاب اسلامی که تولد جدید اسلام ناب است، مشاهده میکنند و لذا نسخه میدهند. من امروز میخواهم این هندسه را تا حدودی خدمت شما عرض کنم که همه مباحث حضرت آقا در این هندسه و منظومه منطقی جا میگیرد. نکته اولِ مقام معظم رهبری در این مهندسی این است؛ جنگ جبهه انقلاب اسلامی با جبهه استکبار، تمام شدنی نیست و ریشه در سنّت الهی دارد. ریشه در جنگی دارد که قرآن آنرا جنگ بین انبیاء و شیاطین، همیشگی معرفی کرده. «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ»[5] و در تعبیر دیگر «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ»[6] و این جنگ با مذاکره و گفتگو حل نخواهد شد، چرا که جنگ بر سر ایمان و کفر است. جنگ بر سر توحید و شرک است. جنگ سرزمینی و منافع مادی نیست. بعضیها به این خیال نباشند که میتواند روزی برسد که بین ما و استکبار آشتی برقرار شود. نه، یا باید استکبار از استکبارش دست بکشد یا شما از اسلامتان دست بردارید. قرآن هم به ما یاد داد که این جنگ فقط بر سر دین است. «وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا»[7] استکبار با شما درگیر است تا جاییکه دینتان را از شما بگیرد. انرژی هستهای و حقوق بشر و امثالهم بهانه است، بازی نخورید. امام به ما یاد داد که اگر مقابل دین ما بایستید، مقابل تمام دنیای شما خواهیم ایستاد. قرآن به ما یاد داد؛ یا رسول الله اینها از گفتگو دنبال حل مشکل نیستند؛ «وَ لَنْ تَرْضي عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاري حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»[8] .
نکته دوم، جبهه استکبار در برابر جبهه انقلاب اسلامی احساس خطر کردهاست. احساس میکند انقلاب اسلامی مرگ تدریجی او را رقم زدهاست. درست هم فهمیده است. حضرت آقا هم فرمود که اینها فهمیدهاند جمهموری اسلامی، اسلام را در ایران نگه نداشته. امروز اسلام دنیا را میگیرد و آمدن اسلام، مرگ استکبار و آمریکا و صهیونیسم را در پی خواهد داشت. اینها بررسی کردهاند و میگویند ببینید انقلاب اسلامی 10 ، 20 سال قبل کجا بود؟ ما کجا بودیم؟ در دنیا موقعیت ما چگونه بود؟ انقلاب اسلامی چه موقعیتی داشت؟. دوستان عزیز افتخار کنیم به این انقلاب. افتخار کنیم که انقلاب اسلامی با همه مشکلات و موانع، پیشرفت داشته. بلی البته مشکلاتی هم داشته که بیشتر از ناحیه خود ما بوده تا استکبار. اما انقلاب اسلامی توانسته شاخصهای ابر قدرتی را از آمریکا بگیرد. سردار سنگرنشین اسلام، سردار سلیمانی در یک جلسهای یک ساعت در این مورد بحث کرد که شاخصهای ابر قدرتی که سه شاخص هستند، هر سه را انقلاب اسلامی از آمریکا گرفته است. آمریکاییها خودشون میگویند ابر قدرت یعنی آن کشوری که سه تا ویژگی اساسی داشته باشد. یک؛ بتواند حوادث جهانی را فیصله بدهد، هر کجا دعوا شد، به عنوان کدخدا وارد بشود و اوضاع را آرام کند. امروز آمریکا نتوانسته فیصله دهنده باشد. عربستانیها به آمریکا گفتند؛ مگر قرار نبود در مذاکرات صلح سوریه ایران نباشد؟ خود آمریکاییها میگویند مسأله سوریه بدون حضور ایران حل شدنی نیست. دومین ویژگی ابر قدرتی این است؛ بتواند جهان را با خودش همراه و متّحد کند، کشورهای دیگر را بیاورد زیر لوای خودش. کسینجر تحلیلگر آمریکایی میگوید: امروز دشمنی با آمریکا ممکن است خطرناک باشد، لکن دوستی با آمریکا قطعاً کشندهاست. چرا؟ چون شعار مرگ بر آمریکا سراغ او هم میرود، ملتها میریزند روی سرش. شاخص سوم: میگویند ابر قدرت کسی است که بتواند رقیبش را کنترل کند و نگذارد او هر کاری که میخواهد بکند. امروز آنها خودشان اعتراف میکنند که نمیتوانند، حزب الله را که به قول خودشان یک گروه پارتیزانی است، کنترل کنند. آنها میگویند ما امروز نگران حزبالله لبنان، سوریه، عراق و یمن نیستیم، نگرانیم حزبالله لندن و واشنگتن سر بلند کند. میگویند شما سنگ را در دستان بچههای فلسطینی تبدیل کردهاید به موشکهای دوربرد هزار کیلومتری. ما تا دیروز شعار از نیل تا فرات را سر میدادیم، امروز میبینیم موجودیتمان دارد نابود میشود. نتانیاهو همین چند روز قبل گفت که ما میدانیم انقلاب اسلامی میخواهد ما را نابود کند. اینها از سخن مقام معظم رهبری که فرمودند شما 25 سال بعد را نخواهید دید، بدنشان به لرزه افتاده، چون میدانند و اعتراف میکنند، حضرت آقا هر چه گفته، محقق شده است.
مقام معظم رهبری فرمودند: وقتی دشمن این احساس خطر را کرد، جبههای وسیع، عظیم، نامتجانس-یعنی اینها با اینکه همراه و همقدم نیستند ولی در مقابل انقلاب اسلامی در یک جبهه جمع شدهاند- با قدرت فراوان در مقابل انقلاب اسلامی درست کردهاند. حال این جبهه میخواهد چکار کند؟ دشمن با این جبهه وسیع و پر قدرت و با امکانات تبلیغاتی فراوان دنبال چیست؟ فرمودند: همه همّت آنان این است که ماندگاری انقلاب را برهم بزنند. نگذارند انقلاب بماند.
در برابر جبهه باید جبهه درست کرد. کار فرد و گروه نیست. باید جبهه انقلاب اسلامی را سامان بدهیم. ما در این جبهه باید دنبال چی باشیم. حضرت آقا فرمودند: همه همت من و شما باید این باشد که این ماندگاری را حفظ کنیم، تداوم و بقا انقلاب. چون امروز این اسلام تجسم در این انقلاب یافته است. فرمودند: این ماندگاری به عنوان یک هدف، باید مورد توجه قرار بگیرد. باید عناصر این ماندگاری را بشناسیم و تک تک من و شما آنرا حفظ کنیم. امروز وفاداری با امام حسین (علیه السلام) ، امروز ما باید به مردم بگوییم که ای مردم؛ در کنار ذکر یا حسین(ع) با حسین(ع) بودن را باید آموزش دید. و امروز با اهل بیت بودن برای این است که انقلاب حفظ شود، انقلابی که هم تولد اسلام ناب بوده و هم زمینه ساز نهضت ظهور.
مقام معظم رهبری بعد از اینکه این دو جبهه را ترسیم کردند، جبهه استکبار و جبهه انقلاب اسلامی. حال همه بیانات دیگر ایشان یا در جهت افشای نقشهها و استراتژیهای جبهه استکبار است. یا نسخههای اسلامی است برای اینکه جبهه انقلاب چکار باید بکند. جبهه استکبار برای اینکه ماندگاری انقلاب را از بین ببرد. رگهای حیاتی یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، عناصر ماندگاری انقلاب را هدف گرفته. به نظرم دشمن به چهار عنصر بیشتر از همه حمله میکند. چهار رگی که به قلب انقلاب خون میرساند. یک: میگوید این انقلاب یک حرکت است و موتور حرکت آن اسلام است. باید اسلام را زد. چطوری؟ گاهی برای خاموش کردن اسلام، در کشورهای اروپایی اسلام هراسی به راه میاندازند. گاهی اسلام سکولار را تبلیغ میکنند. اسلام بیخاصیت. اسلامی که نماز و روزه و حج دارد اما روحیه انقلابی ندارد. آنها حتی برای حوزههای علمیه ما هم کار کردهاند که حوزههای علمیه سکولار درست کنند. در سال 2003 مؤسسه رَند در یک پژوهش 150 صفحهای میگوید: ما اشتباه کردیم برای تعامل – نمیگوید نفوذ – و تأثیرگذاری روی دانشگاهها متمرکز شدیم، نه نباید فقط به دانشگاهها، بلکه باید به این هم توجه کنیم که بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در حوزههای علمیه تربیت میشوند. باید به فکر اصلاحات حوزهها و مساجد باشیم. میگویند در هیئتها همه چی باشد اما سیاست نباشد، حرف سیاسی گفته نشود. با عناوین مقدس میخواهند این مراکز را خنثی کنند. میگویند در کشورهای اسلامی که نمیشود اسلام هراسی راه انداخت، بلکه باید اسلام جایگزین پیدا کرد، یک اسلام جایگزین سکولار بود. یک اسلام جایگزین دیگری هم داریم، اسلام تکفیری، شیعه لندنی.
دومین عنصری که هدف گرفتهاند: میگویند؛ اسلام حرکت آفرین است، اما راننده این حرکت، ولایت است، نقش ولایت از زمان پیامبر(ص) این بوده که نگذارد اسلام از جاده خود خارج شود. ولایت راهبر صراط مستقیم است. میگویند این فرمان انقلاب وقتی که دست امام بود ما نتوانستیم کاری انجام دهیم، بعد از امام هم جانشین ایشان راه امام را ادامه داده، ما حال باید به فکر جانشین سوم باشیم. ببینید تا کجا فکر کردهاند. دشمن میخواهد این رکن را بزند.
رکن سوم، سوخت دهنده و اقتدار بخش به این حرکت است. که مردم هستند. دشمن به سه نکته اشاره میکند: یک امّت بیولایت هیچ خطری برای ما ندارد. مسلمانها اگر میلیارد، میلیارد نفر باشند، اما رهبر نداشته باشند، هیچ خطری ندارند. نکته دوم؛ میگویند: امام بی امّت هم اقتدار ندارد. علی(ع) بدون امکانات کاری نمیتواند بکند. میگویند شما 250 سال امام داشتید، اما چرا امّت حرکت نداشت؟ چون امام تنها بود. گزینه سوم که خیلی مهم است؛ میگویند امّت متصل به امام شکست ندارد. و آنچه که این انقلاب را با سرعت به پیش میبرد. پیوند امت و ولایت است و آنها این نقطه اتصال را هدف گرفتهاند.
رکن چهارم؛ بعد نفیی انقلاب است. یعنی استکبار ستیزی، زدن حاکمیت غیر خدا، کفر به طاغوت. میگویند شما از اسلام رحمانی، اسلام آشتی، اسلام توحیدی سخن بگویید. چرا خودتان را آلوده میکنید با حرفهای منفی زدن. روایت عجیبی است از امام صادق(ع) که میفرمایند: «إِنَّ بَنِی أُمَیَّهَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوه»[9] بنی امیه با نماز و روزه و حج و اینها هیچ مشکلی ندارند. تا اینجایی که از خدا و پیغمبر و حرفهای مثبت سخن بگید، مشکلی ندارد. اما از شرک و تبری نگویید. تا وقتی آنها را به سوی شرک میبرند نفهمند. چرا قرآن قبل از «رُحماء بینهم» از «أشِدّاء» میگوید. عزیزان امروز یک خطر و تهاجم جدی دشمن این است، به دست نیروهای خودی، این رکن چهارم انقلاب را بزنند، این روحیه انقلابی و استکبار ستیزی را از بین ببرند. بگویند اینها تندروی و افراطیگری است. این روحیه انقلابیگری ریشه در آیات قرآن دارد. ریشه در فرهنگ اهل بیت(ع) دارد.«كونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا»[10]. امروز یکی از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم، در آوردن مستندات قرآنی این بیانات حضرت آقا است. امروز ما باید نگذاریم عاشورا را تحریف کنند، آن کسی که میگوید امام حسین(ع) در روز عاشورا به دنبال مذاکره بود. میخواهد عاشورا را تحریف کند. آن شخص دین خدا را به بازیچه گرفته است. شعار ما هیهات من الذلة است. مگر امام حسین نفرمود: «مِثْلِی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ»[11]. مگر میشود نماز را پشت سر علی (ع) خواند و ناهار را بر سر سفره معاویه نشست. مواظب باشید، بعضی در این کشور دنبال این هستند که کاروان انقلاب را در مسیر غیر قرآن ببرند.
مقام معظم رهبری آنچه فرمودهاند یا افشای نقشههای استکبار برای زدن این چهار عنصر است یا دادن نسخههای هدایتی است. حضرت آقا حدود 30 نسخه ارائه دادهاند، یکیاش جهاد کبیر است. یکی دفاع از مکتب امام است. منطق استکبار ستیزی است. دوستان استدعای ما این است که ببینید آقا برای پیشبرد و حرکت این انقلاب چه راهکارهایی دادهاند. امروز دفاع از انقلاب، دفاع از خداست، دفاع از حاکمیت ولایت است. وظیفه امروز ما تبیین این راهبردها است. دوستان من نسبت ما و انقلاب، نسبت مادر است با فرزندش. فرزند اشتباه میکند اما مادر تربیت میکند. مواظب باشیم دشمن برای حوزهها، دهها نقشه نوشته، اجرا کنندهاش را هم پیاده نظامهای داخلی قرار داده. ببینید در بحث انرژی هستهای با ما چه کردند. مقام معظم رهبری فرمودند: در مذاکره عجله کنید، امّا در اجرا شتاب نکنید، بگذارید اول آنها قدمهایی بردارند. اما اینها یک شبه همه قدمها را برداشتند. روحانیت این پیام را به مسئولین برساند که استکبار گرگ است. در مقابل گرگ، نرمش نشان دادن باعث پیشروی آنها میشود.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
[9] . مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۱۱، ص : ۲۳۴
[10] . نهج البلاغه / نامه 47
[11] . بحارالانوار، ج 44، ص 325