درس اخلاق پنج شنبه 95/11/21 با سخنراني حضرت آیتالله خسروشاهی با حضور طلاب و اساتيد حوزه علميه اميرالمؤمنين(علیه السلام) در مسجد ولي الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگزار شد.
مشروح بیانات ایشان به شرح ذیل میباشد:
سخنان خودم را با نقل یک قصه شروع میکنم، کتابی هست به نام «لَمَعات» حدود 180 سال پیش نوشته شده، نویسندهاش به گمانم یکی از علمای اصفهان به نام آقای شاکر بوده که از شاگردان شیخ انصاری بودهاند. ایشان در این کتاب قصهای آورده که شنیدنی است. میفرمایند: ما در یکی از سفرهایی که در ایام عاشورا از نجف به کربلا رهسپار بودیم، در خدمت مرحوم شیخ بودیم و آن روزها را معمولاً در محضر ایشان بودیم و مشغول بحثهای طلبگی میشدیم، یکی از حضار خدمت شیخ فرمود: چرا مثل مرحوم ملا احمد اردبیلی (مقدس اردبیلی)، دیگر در بین علما، نظیر ایشان کم پیدا میشود. مرحوم شیخ سرشان را پایین انداختند و فرمودند: ملا احمد اردبیلی چیزی نداشت. این سخن بسیار تعجب انگیزی بود از شیخ انصاری نسبت به مقدس اردبیلی، چرا که تقوا ، ورع ، شخصیت و علمیت مرحوم مقدس اردبیلی بر همه روشن بود. و لذا حالت استفهام در مجلس پیدا بود. مرحوم شیخ فرمود: در اردبیل یک سقایی بود که با مشک برای خانهها آب خوردنی میبرد. این سقا خیلی فقیر بود. یک روز رفته بود کنار رودخانه آب پر کند که دید داخل آب سیبی هست و برداشت آنرا خورد و بعد از خوردن آن پشیمان شد و تصمیم گرفت که به دنبال صاحب سیب برود و حلالیت بطلبد. لذا به دنبال صاحب باغ سیب رفت و کمی بالاتر آن باغ را پیدا کرد و در باغ را زد. صاحب باغ آمد بیرون، قضیه را به صاحب باغ گفت و حلالیت خواست. صاحب باغ گفت من حلال نمیکنم، بعد از کلی اصرار ساقی، صاحب باغ گفت به شرطی حلال میکنم که با دختر من ازدواج کنی، دختری که هم لال است هم کر است، هم چلاق و هم کور. ساقی بعد از کلی بحث راضی شد با آن دختر ازدواج کند، بعد از مراسم ازدواج و خوانده شدن خطبه عقد، ساقی منتظر نشست تا آن دختر با آن خصوصیات را به پیشش بیاورند. آن جوان در نظرش میگفت که الان شب زفاف و عروسی است یا شب عزا. در که باز شد دید یک دختر زیبایی آمد داخل، دختری که نه کور است و کر و هیچ ایرادی ندارد. جوان رویش را برگرداند گفت شاید اشتباهی شده، رفت پیش پدر خانمش و گفت آقا دختر شما که سالم است. پدر خانمش گفت: اگر گفتم کور است برای اینکه به نامحرم نگاه نکرده است. اینکه گفتم لال است، حرف مردم را نزده، اگر گفت شل است، چون تا بهحال بیرون نرفته و با نامحرم ارتباطی نداشته. اینکه گفتم کر است، برای اینکه غیبت نشنیده است. من دیدم چون تو جوان برازنده و متدینی هستی. ثمره ازدواج این دو نفر، ملا احمد اردبیلی است، مقدس اردبیلی فرزند این سقاست. میخواهم بگویم تأثیر دین و عقیدۀ یک فرد چقدر است، در مرحله اول در خانواده خودش، شما که طلبه هستید و افتخار شما و من این هست که سرباز امام زمان (عج) هستیم. ما باید طوری زندگی کنیم، طوری در خانواده و اجتماع باشیم که اگر امام زمان (عج) ما را ببیند، لبخند بزند. ما باید طوری زندگی کنیم که حتی پدر و مادرمان را تحت تأثیر قرار دهیم. سرباز امام زمان (عج) باید اولین لحظه ورودش به حوزههای علمیه با امام زمان پیمان ببندد که در جهت رضایت ایشان حرکت کند و خودش را بدین صورت تربیت کند. اولین قدم ذی طلبگی است، رفتار ما باید تبلیغ دین باشد، هر کجا که برویم نماز اول وقت را فراموش نکنیم. علمای سابق ما، عملشان هزاران درس و پیام داشت، بدون اینکه حرفی بزنند.
قال رسول الله (صل الله علیه وآله و سلّم): «الْفِقْهُ حَتْمٌ وَاجِبٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» یادگرفتن فقه، بیان فقه، تکالیف مردم را به آنها یاد دادن، از خود گذشتن و مردم را آگاه کردن، لازم است بر هر مسلمانی. فقه باید ما را خوب تربیت کند تا همسان مردم زندگی کنیم. همین چند وقت پیش رهبر معظم انقلاب فرمودند: شنیدهام بعضی از روحانیون با ماشین 100 و 200 میلیونی سر درس من حاضر میشوند، این اسراف است و حرام. به نظر بنده نیز این اصلاً آخوندی نیست. آخوند باید هم سنخ مردم باشد. « وَ مَنْ عَبَرَ بَحْراً فِي طَلَبِ الْعِلْمِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ سَبْعِينَ عُمْرَةً » هر کس در طلب علم از دریایی عبور کند و مسافتی طی نماید، خداوند ثواب هفتاد عمره را به او میدهد. «وَ يَهُونُ عَلَيْهِ الْمَوْتُ » و سکرات موت را بر او آسان میکند، «وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ قَائِمٍ وَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ»[1] یک فقیه و یک امام جماعت که در مسجد احکام میگوید و بچهها را به دور خود جمع میکند و مسائلشان را یاد میدهد، خیلی مهم و تأثیرگذار است. امروز انقلاب اسلامی یک فرصتی است که به دست ما رسیده و باید این فرصت را مغتنم بشمریم و قدر بدانیم. قبل از انقلاب این بستر اصلاًَ فراهم نبود. یک فقیه اگر بخواهد کار کند به اندازه هزار نفر نمازشب خوان اثر گذار است، بیش از هزار نفر روزهدار و عالمی که مردم از علمش استفاده میبرند خیرش بیشتر از هزار عابد است. تا جوان هستید احادیث را یاد بگیرید و مباحثه کنید و قرآن را حفظ کنید و 24 ساعته کار کنید و جوانی خودتان را قدر بدانید و برای اسلام تلاش کنید.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
.[1] محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت(ع) قم، 1408 هجرى قمرى؛ ج 17 ؛ ص 301