جلسه درس اخلاق اين هفته جامعه علميه اميرالمؤمنين(ع) با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمين همّتیان در مسجد ولي الله اعظم(عج) برگزار شد.
به گزارش سايت جامعه علميه اميرالمومنين عليه السلام صبح پنجشنبه 28 بهمن ماه، جلسه هفتگی درس اخلاق با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمين همتیان (زيد عزه) برگزار گرديد. مشروح مواعظ اخلاقی ایشان به شرح زیر می باشد:
قال علی(علیه السلام):« أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی إِقَامَةِ الدِّینِ، وَأَقْمَعُ بِهِ نَخْوَةَ الْأَثِیمِ، وَأَسُدُّ بِهِ لَهَاةَ الثَّغْرِ الَْمخُوفِ. فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ عَلَی مَا أَهَمَّکَ»[1] خداوند متعال را شکر میکنم که توفیق نصیب این بنده حقیر شد در این مکان مقدسی که متعلّق به امام عصر(ارواحنا فداه) است، در محضر شما سروران و شما سربازان آن حضرت، شرفیاب شوم، امیدوارم آنچه میگوییم و آنچه میشنویم و انجام میدهیم مورد رضایت حضرت حجت(ارواحنا فداه) باشد.ان شاء الله
این جملهای که عرض کردم نامه 46 نهج البلاغه است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به یکی از یارانشان مینویسند، مخاطب فرمایش حضرت ذکر نشده ولی به نظر هر کسی که بوده شخصیت برجستهای بوده که اینگونه مورد خطاب حضرت قرار گرفتهاند. این نامه را هر از چندگاهی در خلوت خودتان مرور بکنید تا بدانید امام عصر(ارواحنا فداه) وقتی بخواهد با شما حرف بزند، چگونه حرف خواهد زد. در این نامه دو فراز که خیلی برجسته است میبینیم؛ یکی جایگاه ما طلبهها، رسالت ما و اینکه ما در این عالم کجا قرار داریم؟ که خدای نکرده همین جهل به موقعیت، موجب نمکنشناسی نشود. فراز دوم که البته ادامه نامه هست، این رسالت را حضرت دستورالعملی و منشوری میدهند که چطوری ما به انجامش برسانیم که مهم است؟ و فکر نکنیم که حالا همینطور آمدهایم حوزه و امام زمان با ما کاری ندارد. دغدغه و هوای ما را ندارد. ما این همه در زندگی بزرگان شنیدهایم، مثل جریان آن بزرگی که یک فتوای اشتباهی داد و در عالم رؤیا امام عصر فرمودند: چرا اینگونه فتوا دادی؟ آن عالم عمامه را برداشت و گفت من این مسئولیت را تحویل میدهم. حضرت فرمودند: نه، شما کار خودتان را انجام بده، آنجایی که نیاز باشد ما خودمان به دادت میرسیم. این اعتقاد و باور ماست که امام عصر(ارواحنا فداه) هوای ما را دارد و نسبت به ما و شما دلسوز است.
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم به دو عالم ندهم لحظهی بیماری را
همان آقایی که امام علی (علیه السلام) آه میکشید و میفرمود من چقدر مشتاق دیدار مهدی هستم،[2] همان آقایی که امام صادق(علیه السلام) میفرمود:«لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی»[3].
به هر حال فراز اول نامه این هست که:« فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی إِقَامَةِ الدِّینِ» تو از کسانی هستی که منِ علی، انتخابت کردم و از تو کمک میخواهم تا با هم دین را اقامه کنیم. کسی که انبیاء و اوصیاء از توصیفش عاجز ماندهاند، از شما طلبهها میخواهد در اقامه دین یاریاش دهید. اقامه دین چیز کمی نیست. آرزوی اولیای خداست. در قرآن هست که حضرت عیسی صدا می زند:«مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ»[4] چه کسانی مرا در راه خدا یاری میکنند، یک عده گفتند:« نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ»[5]. در رابطه با امام حسین (علیه السلام) مرحوم شیخ جعفر شوشتری میفرماید: مصیبت شهادت امام حسین (علیه السلام) خیلی بزرگ است، اما یزرگتر از مصیبت شهادت امام حسین(علیه السلام)، مصیبت تنهایی و غربت امام بود. که امام معصومی، حجت خدا جلوی یک عده مسلمان بایستد و بگوید: هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنى و کسی جوابش را ندهد. امام عصر الان و قتی گفت: هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنی، شما پا به رکاب شدید و گفتید: نحن انصارالله. و اگر واقعاً شما جوانان در مدینه حضور داشتید، اجازه میدادید به خانه امیرالمؤمنین حمله بشود، اجازه میدادید فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را کتک بزنند. رسالت شما عزیزان اقامه دین است برادران عزیزم. یقین بدانید که آمدن شما هم فلهای نیست و شما انتخاب شدهاید و این بواسطه عمل خودتان بوده یا پدر و مادرتان. و مطمئن باشید از روی حساب و کتاب است. حضرت میفرمایند:« مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ» من انتخابت کردم. سید الشهداء روز عاشورا یاران خود را انتخاب کرد. یکی از موضوعاتی که باید روی آن فکر کنید، این است که جایگاه خودتان را بدانید. بدانید کجا هستید؟ این عالم بلاخره یک عدهای سود میبینند و یک عده دیگر زیان میکنند. بعد هم عدهای با انبیاء و عدهای با صدّیقین و عدهای دیگر با شهداء محشور میشوند. ببینید شما با چه کسانی محشور خواهید شد.
شخصی آمد خدمت امام باقر (علیه السلام) گفت: یابن رسول الله اگر یک مؤمنی اسیر رومیان و کفار باشد، یک مؤمنی هم اسیر شبهات و من نمیتوانم هر دو را با هم نجات دهم، کدام ارجحیت دارد اسیر رومیان، یا اسیر شبهات؟. امام جواب آن فرد را با یک مثال جواب دادند، فرمودند: اگر یک طرف یک مؤمن متقی افتاده در آب غرق میشود، در طرف دیگر هم یک گنجشک افتاده در آب و غرق میشود. شما هر دو را با هم نمیتوانی نجات دهی. کدام اولویت دارد؟. آن شخص در دلش گفت جواب که خیلی معلوم است و قطعاً مؤمن ارجحیت دارد. حضرت فرمود آن اسیری که دست رومیان است مثال گنجشک است. و آنکه اسیر دست شبهات است، مثل مؤمن متقی است. امام بعد فرمود: اگر آن فرد را از دست رومیان نجات ندهی فوقش این است که شهیدش میکنند، یصیر الی الجنّه. اما آنکه اسیر دست شبهات است نجاتش ندادی، او برای ابد در جهنم میسوزد. وظیفه شما طلبه همین است.
اقامه دین و مقیمین دین شرایطی دارند، شما که الان آمدهاید حوزه، رسالتتان اقامه دین و کمک به امام زمان(ارواحنا فداه) است، امّا باید خودتان را مجهز بکنید، این آیه شریفه شرایط مقیمین دین را بیان میکند:« یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»[6] قرآن به طور صریح به مؤمنین صدر اسلام میفرماید: اگر شما دور پیامبر را خالی کردید، دین و پیغمبر و امیرالمؤمنین را تنها گذاشتید، فکر نکنید خداوند دست از دینش برمیدارد. بلکه خداوند یک گروهی را میآورد که دین خدا به دست آنها پیروز میشود. در روایت داریم، وقتی از پیامبر (صل الله علیه و آله) پرسیدند؛ این قومی که میآیند و دین خدا را یاری میکنند، چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) دست گذاشت به شانه سلمان، فرمود از فرزندان و همشهریان سلمان هستند. این آیه را بگذارید در کنار این روایت که؛ لو کانَ الدینُ مُعَلَّقاً علی الثریا لتناله رجال من ابناء الفارس،[7] اگر دین آنقدر از جامعه فاصله بگیرد که فاصلهاش با زمین تا ستاره ثریا باشد، مردانی از سرزمین فارس، به آن دست پیدا میکنند و آنرا در متن جامعه قرار میدهند. مصداق این حدیث امام بزرگوار(ره)و حوزههای علمیه و شما نیستید؟
بعد خصوصیاتشان را میفرماید، « يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» کسی که میخواهد دین را یاری بکند، باید خدا را دوست داشته باشد. « أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرينَ» با مؤمنین متواضع و با کفار و گناهکاران سختگیر است.« يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ» مرتب در راه خدا جهاد میکند، هم جهاد نفس و هم جهاد با عدو. « وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» و از سرزنش، سرزنشکنندگان هم باکی ندارد. طلبهای که خودش را بشناسد، قدر خودش را بداند و راهش را بشناسد اگر تمام عالم به او بگویند، اشتباه میکنی، تأثیری برایش ندارد. و یکذره از اعتقادش کاسته نخواهد شد. و السلام علیکم
[2] «آه آه شوقاً إلی رؤیتهم» شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج18، باب 143، ص347
[3] بحارالانوار، ج 1، ص 148
[4] سوره آل عمران، آیه 52
[5] سوره آل عمران، آیه 52
[7] صحيح مسلم ، فضائل الصحابة ، حديث 4618