درس اخلاق حوزه علمیه جامعه امیرالمومنین (ع)، در تاریخ 96/1/17 با سخنرانی استاد حوزه علمیه قم، حجت الاسلام و المسملین فیاضی(دام ظله) و با حضور پر شکوه طلاب و اساتید این حوزه مبارکه برگزار شد.
مشروح رهنمود های ایشان به شرح زیر می باشد:
یکی از بحثهایی که همواره بین عامه و خاصّه محل نزاع بوده، این است که؛ آیا انسان افضل است یا ملائکه؟. آنچه که عمدتاً علمای شیعه قائل به آن هستند این است که انسان برتر است. و از این آیه شریفه هم این امر استفاده میشود:«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويمٍ»[1] البته معنای آیه این است که ما در خلقت انسان، سنگ تمام گذاشتیم. ما انسانی آفریدهایم که برترین موجود است از نظر قابلیتها، چرا که موجود مختاری است، و باید با اختیار خودش آنچه را که ما برای او خلق کردیم انتخاب میکند. ممکن هم است انتخاب نکند و اتفاقاً اکثراً هم انتخاب نمیکنند. فرمود:«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»[2] ما اصلاً بعضی را برای جهنم خلق کردیم. گاهی قرآن میفرماید:«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ»[3] بدترین جانورها آنهایی هستند که کور، کر و لال هستند. یعنی مثل حیوان، با آن قوایی که خدواند متعال در آنها قرار داده و با آن میتوانند پرواز کنند و از ملائکه بالاتر بروند، استفاده نمیکنند.
پس این انسان از نظر قابلیتها، قابلیتهایی را دارد که هیچ موجودی ندارد. حال این انسانی که بالاترین قابلیتها را دارد، در این عالم، مراتب مختلفی دارد. چه آنهایی که خوب هستند و چه آنهایی که بد هستند. قرآن کریم در مورد آنهایی که بد هستند فرموده:«ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلينَ»[4] یعنی جایی که از آن پایینتر نیست. حال بالاترین طبقه چه کسانی هستند؟. از آیات و روایات ما به خوبی به دست میآید که بالاتر از رسول اکرم(ص) خداوند نیافریده است. خوبترین انسان و اتفاقاً بدترینها هم در زمان رسول گرامی اسلام(ص) بودند و البته خودشان هم انتخاب کردند. چون خدواند متعال آن روزی که میخواست ما را خلق کند، همه ما را میدیده. علم خداوند متعال، علم بینهایت است. و همه حالات ما را میدیده که هر کدام از ما چه راهی را انتخاب میکنیم. و بر اساس آن برنامهریزی کرده است. یک کسانی را در زمان رسول اکرم(ص) قرار داده، چون اگر در زمان رسول اکرم(ص) نبودند، سلمان نمیشدند. سلمان معلمی مثل پیامبر (ص) و علی(ع) میخواهد. و خداوند میداند از ازل که سلمان این قابلیت را دارد. چنانکه خداوند میداند، آن بدبختهایی که خیانت کردند به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) چی هستند. و آنها را هم در آن زمان قرار داد. خداوند متعال یک توفیقی که به ما عنایت فرموده این است که ما هم از امّت رسول اکرم(ص) هستیم.
عرض کردیم بالاترین مخلوق خود حضرت رسول (ص) و بعدش هم که اهل بیت حضرت هستند. بعد نوبت چه کسانی است؟ ممکن است کسی فکر کند شهدا. ولی اینگونه نیست. درست است که جهاد ویژگی اولیای خاص خداست، ولی خداوند متعال همانطور که اولیای خاص دارد، اولیای اخص هم دارد. اخص، علماء هستند. شاهدش این آیه مبارکه است:«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا کَافَّةً».[5] علامه طباطبایی(ره) فرمودهاند؛ «ما» در اینجا مای نافیه است و جمله هم جمله خبریه است که در مقام انشاء به کار رفته. و گفتهاند اگر نهی در جمله خبریه بیاید، تأکید بیشتر را میرساند. ترجمه آیه این میشود: هرگز حق ندارند همه مؤمنین که بسیج بشوند برای جبهه. یعنی حرام مؤکّد است. چرا؟ چون کاری مهمتر از آن است:«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ»[6] اسلام یک عده سرباز دیگر هم میخواهد که سربازهای جبهه فرهنگی هستند. بنابراین بعد از پیامبر اکرم(ص) و بعد از اهل بیت(ع)، علما قرار میگیرند. و شهدا بعد از علما هستند. پس بزرگترین نعمت را خداوند به ما داده و ما را هدایت کرده به این راه. این راه نور دارد. منتهی باید این آیه را در ذهنمان مجسّم داشته باشیم.«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ»[7] اگر قدردان نعمتها باشید این را بدانید که منِ خدا ذوالفضل العظیم هستم. «وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديد» اما اگر قدردان نباشید. از شما چیزی میسازم که از همه بدتر است. میفرمایند بدترین انسانها، عالِم بد است. چون نه تنها جزء کفار و منافقین است، در بین کفار و منافقین هم بدتر از همه است. چون موجب کفر و نفاق یک عده دیگر هم میشود. چون الگو میشود. میبینید یک عده یک عمری را در کنار یک عمامه به سری میگذرانند ولی یک ذره به خدا و پیغمبر ایمان ندارند. چرا؟ سِرّش چیست؟ سرّش آن آخوند کثیفی است که خودش اعتقاد ندارد و به این معاشرش هم بیدینی را القاء میکند.
یکی از دوستان ما نقل میکند در محضر حضرت آیت الله بهجت(ره) بودم، یک طلبه جوانی گفت: آقا من اصلاً حال مطالعه ندارم. حضرت آیت الله بهجت ناراحت شدند و گفتند: اگر حال نداری پس زودتر ول کن برو. چون تو وقتی درس نمیخوانی، آن کلاسی هم که تو میری، نشاط نخواهد داشت که یک طلبه فعال درش باشد. تو ضربه میزنی به آن کلاس، به استاد و بقیه طلبهها. علاوه بر آن یک جایی را هم اشغال میکنی. همه که برای این کار خلق نشدهاند. استعدادها مختلف است. اگر علاقه داریم و استعداد نداریم متوسل بشویم به ذات مطهر رسول مکرم(ص) و ائمه هدی(ع) و به پدر مادرهایمان توصیه کنیم که ما را دعا کنند.
لذا قدردانی اول به این است که درست درس بخوانیم. چون نمیشود که انسان سرباز امام زمان (عج) باشد ولی سلاح سربازی را نداشته باشد. سلاح سربازی یکیاش علم است. باید عالم باشد تا مردم را گمراه نکند. و دوم اینکه باید متقی باشد. و این دو بال اگر هرکدامش کم داشته باشد، طلبه ناقص است. چون فردای قیامت باید پاسخگوی این نعمت عظمی باشد. در مقام تقوا اولین قدم، ترک گناه است. بهترین کار هم برای ترک گناه و حرام، احتیاط است. میفرماید:«فَمَنْ تَرَكَ اَلشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ اَلْمُحَرَّمَاتِ»[8]. یکی از گناهان بیاحترامی به پدر و مادر است. در مورد پدر و مادر خیلی سفارش شده است. دومین قدم، اهمیت دادن به واجبات است و مهمترین واجبات هم نماز است. از آیت الله بهجت(ره) نقل شده که میفرمایند: دنیا و آخرت ما اصلاح نخواهد شد، مادامی که نمازمان اصلاح شود. نمازمان هم اصلاح نمیشود، مگر اینکه در نماز توجه و حضور قلب داشته باشیم. و توجه حاصل نخواهیم کرد، مگر اینکه از لغو پرهیز کنیم. یعنی هرکاری که رنگ خدایی ندارد. بدتر از لغو مواظب نبودن بر چشم و نگاه است. لذا باید مراقب بود. امیدواریم خداوند توفیق بفرماید قدردان این نعمات باشیم انشاء الله. والسلام علیکم .
[1] سوره مبارکه تین / آیه 4
[2] سوره مبارکه اعراف / آیه 179
[3] سوره مبارکه انفال / آیه 22
[4] سوره مبارکه تین / آیه 5
[5] سوره مبارکه توبه / آیه 122
[6] سوره مبارکه توبه / آیه 122
[7] سوره مبارکه ابراهیم / آیه 7