حجت الاسلام بهجت پور در جلسه ای با اساتید جامعه علمیه امیرالمومنین علیه السلام به معرفی سبک تفسیر تنزیلی پرداخت.
صاحب سبک تفسیر تنزیلی با اشاره به این که هدف اصلی مفسر کشف مراد جدی خداوند متعال است، گفت: برای کشف مراد در تفسیر الفاط باید رفع ابهام، رفع شبهه و بیان مقصود بکند. اگر این سه کار را کرد تفسیر کرده. البته بعد هم لایه هایی هست. اما در همین قدم اول سبک های تفسیری به وجود می آیند. گاهی هم به حد سبک نرسیده و تنها رویکرد میشوند. مثل رویکرد کلامی، فلسفی و عرفانی. اما در سبک چینش آیات برای مطالعه تغییر میکند. چون برای فهمیدن نظریه قرآن در باب یک موضوع مثل حجاب ناگذیر به بیرون آمدن اس سیاق قرآن هستیم. بعد از برسی همه آیات مرتبط میتوانیم نظریه قرآن را استخراج کنیم. در بحث تفسیر تنزیلی این رویکرد آنقدر پررنگ شد که سبک ایجاد شد.
مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور در این جلسه ضمن یادآوری این نکته که تفسیر امیرالمومنین علیه السلام بر اساس تاریخ نزول آیات بوده است گفت: در گذشته افرادی مثل ملاحُویش در کتاب بیان المعانی به پیروی از مولای متقسان این شیوه را پیش گرفته اند اما به صورت خیلی ابتدائی. در حد یک سبک تفسیری نبوده. بعد از او هم یک مجاهد فلسطینی این کار را کرد اما بسیار ابتدائی. تا این که چهار تفسیر به این مدل با رویکرد های مختلف در اهل تسنن نوشته شد. در شیعه هم آقای جلال الدین فارسی ترجمه پیامبری و انقلاب و ... به ترتیب نزول نوشت. آقای بازرگان هم کار خطرناکی انجام داد . در کتابی به اسم «پا به پای وحی» به تقلید از مستشرقین آیات قرآن را به هم ریخت. نمونه های قبلی سوره ها را جا به جا نکردند . مستشرقین وقتی خواسته اند قرآن را به ترتیب نزول آیات بازنگاری کنند گفتند آیات قرآن مکی کوتاه تر بوده و مدنی ها بزرگ تر شده. آقای بازرگان هم بر اساس همین کتاب خود را نوشت که این حرف دقیق نیست. شرق شناسان حدود دویست سال است این کار را تحت عنوان علم کرونولوژی انجام میدهند.
ایشان در ادامه با تاکید بر ضرورت دقت به ترتیب نزول آیات به تبییین سبک تفسیر تنزیلی پرداخته و گفت: از سال 74 به بعد بنده 13 اثر با همین رویکرد نوشتم. چون قرآن مردم را از نقطه ای که با دین بیگانه هستند تا زمانی که دو گروه شده و عده ای مخالف و عده ای همراه دین هستند در کنار مردم بوده. قرآن چگونه دین را وارد زندگی مردم کرده است؟ توحید، رسالت، معاد و همه مفاهیم را چگونه وارد زندگی مردم کرده است؟ چه میزان از معارف باید به مردم توضیح داده شود؟ این ها سوالات اصلی من بودند در آن سال ها. چون خودم هم مسئولیت هایی داشتم و میدیدم پول های بیت المال خرج شیرینی و سفر زیارتی و تار و تنبک جشن ها میشود و در نهایت هم اثری که میخواهیم را ندارد. مثلا برای ترویج حجاب در یک بیمارستان تصویر یک پزشک را با چادر نصب میکردیم. من احساس کردم ما نیاز به روش تحقق دین داریم. چه الگویی بهتر از قرآن که با نزول تدریجی بدترین قوم را مومن کرد؟
حجت الاسلام بهجت پور در ادامه گفت: ابتدا یک رویکرد در نظر من بود اما بعد دیدیم نیاز به یک دستگاه روشمند برای این مدل تفسیر هستیم. چون اگر روشمند نباشد اولین قدم به سمت تفسیر به رای خواهد بود. هدف ما هم تربیت به این معنا بود که با یک سیر منطقی از یک نقطه تا نقطه ی بعد تحول را شکل بدهیم. بنا بر این اگر در سوره ای نکته ای نبود از آن میگذریم و تنها جایی که مسیر تحول را روشن میکند برسی میکنیم. و ما باید برای فهم تحول اجتماعی گام های این تحول را کشف و برسی کنیم. البته با پذیرش انسجام درونی سوره. یعنی باید بدانیم چرا این 50 آیه در این سوره کنار هم قرار میگیرد. حتی معمولا از مباحث نطری پرهیز میکنیم تا بیشتر به سیر تحولی مذکور بپردازیم. البته این تلاش اول است و ان شاء الله آیندگان این مسیر را ادامه خواهند داد. سپس به سوالات اساتید در این باره پاسخ دادند!